English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (8553 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
phase U مرحله عملیات
phased U مرحله عملیات
phases U مرحله عملیات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
phasing U مرحله بندی کردن عملیات
phasing U مرحله بندی مرحله بندی عملیات
event driven U برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
inflight phase U مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
Other Matches
phased array U ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
creep U مرحله به مرحله جلو رفتن
sequenced ejection U سیستم پرتاب مرحله به مرحله
creeps U مرحله به مرحله جلو رفتن
sophistication U نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase U مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
leapfrog U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
assembler U اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
farmgate type operations U رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer U کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
counter air operations U عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
anticrop operations U عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air U عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
statement U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statements U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagating U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation U عملیات کنترل زمین عملیات
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
housekeeping U عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
combat phase U مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
air-sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m U مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
army operations center U مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
phased attack U تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
time resolution U جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
beachmaster's unit U یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
stages U مرحله
stepping U مرحله
grade U مرحله
grades U مرحله
stage U مرحله
scene U مرحله
phases U مرحله
phased attack U تک مرحله به مرحله
stroking U مرحله
strokes U مرحله
stroked U مرحله
stroke U مرحله
phase U مرحله
processes U مرحله
phased U مرحله
step U مرحله
rung U مرحله
process U مرحله
creeping attack U تک مرحله به مرحله
instar U مرحله
scenes U مرحله
stages U درجه مرحله
oedipal stage U مرحله ادیپی
in the first instance U در مرحله اول
primordium U مرحله نخست
anal stage U مرحله مقعدی
exhaust stroke U مرحله اگزوز
milestone U مرحله برجسته
exhaust stroke U مرحله تخلیه
solidifying process U مرحله انجماد
stage U درجه مرحله
an anxious time U مرحله پر اضطراب
power stroke U مرحله قدرت
fetch phase U مرحله واکشی
latency U مرحله پنهانی
propagation sequence U مرحله انتشار
nth U در مرحله چند
period U نوبت مرحله
recovery phase U مرحله رونق
recovery phase U مرحله شکوفائی
differential stage U مرحله تفاضلی
execute phase U مرحله اجرا
developmental stage U مرحله پیشرفت
grade U مرحله گراد
grades U مرحله گراد
periods U نوبت مرحله
induction stroke U مرحله تنفس
induction stroke U مرحله مکش
intake stroke U مرحله تنفس
intake stroke U مرحله مکش
job step U مرحله برنامه
point U جهت مرحله
point U مرحله قله
speed level U مرحله سرعت
developmental stage U مرحله تکوینی
milestones U مرحله برجسته
driver U مرحله تحریک
modulator U مرحله تحمیل گر
home stretch U مرحله نهایی
fission process U مرحله انشقاق
macro stage U مرحله کلان
training cycle U مرحله اموزش
genital phase U مرحله تناسلی
initiation sequence U مرحله اغازی
larval stage U مرحله کرمی
output stage U مرحله خروجی
inextremis U در اخرین مرحله
oral stage U مرحله دهانی
termination phase U مرحله پایانی
buffer stage U مرحله میانگیر
speed stage U مرحله سرعت
termination stage U مرحله پایانی
imprimis U در مرحله نخست
stepping U مرحله رتبه
one step operation U عمل تک مرحله
processes U مرحله جریان
step U مرحله پایه
stepping U مرحله پایه
step U مرحله رتبه
drivers U مرحله تحریک
phallic stage U مرحله التی
process U مرحله جریان
in the egg U در مرحله نخستین
assault phase U مرحله هجوم
staping U مرحله بندی
operation U 1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
diastolic phase U مرحله انبساطی قلب
milestones U مرحله مهمی اززندگی
pettifog U از مرحله پرت کردن
ticked U سخت ترین مرحله
karyokinesis U مرحله تقسیم سلولی
preverbal phase U مرحله پیش کلامی
novitiate U مرحله تازه کاری
creeping barrage U سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
tick U سخت ترین مرحله
milestone U مرحله مهمی اززندگی
noviciate U مرحله تازه کاری
ticks U سخت ترین مرحله
stadiums U میدان ورزش مرحله
incipient U اولیه مرحله ابتدایی
processes U جریان عمل مرحله
entelechy U مرحله تشکیل وتحقق
fire for effect U مرحله تیر موثر
first audio stage U مرحله صوتی نخست
qualifying U رسیدن به مرحله بعد
cladding process U مرحله روکش کاری
process U جریان عمل مرحله
stages U پرده گاه مرحله
stadium U میدان ورزش مرحله
ossification U مرحله تشکیل استخوان
stadia U میدان ورزش مرحله
anal expulsive stage U مرحله مقعدی دفعی
anal retentive stage U مرحله مقعدی ضبطی
stage U پرده گاه مرحله
in leading U در مرحله شاگردی یا نوچگی
combined operations U عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
turning point U مرحله قاطع نقطه تحول
metestrus U مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
metoestrus U مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
walk through U بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
modulated amplifier U مرحله فزون ساز تحمیلی
gastrula U مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
Not to know what one is talking about. U از موضوع ( مرحله )پرت بودن
monestrous U دارای یک مرحله فحلیت درسال
declining U مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
rate determining step U مرحله تعیین کننده سرعت
embryos U گیاهک تخم مرحله بدوی
embryo U گیاهک تخم مرحله بدوی
turning points U مرحله قاطع نقطه تحول
subcritical U زیر مرحله خطرناک وبحرانی
phased conversion U تبدیل مرحله بندی شده
power amplifier stage U مرحله فزون ساز توان
single stepping U در یک مرحله انجام دادن یا شدن
stages U مرحله دار شدن اشکوب
stage U مرحله دار شدن اشکوب
decline U مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declines U مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declined U مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
showdowns U مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
job lots U مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
finallist U کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
terminal phase U مرحله اخر مسیر حرکت موشک
the next process is weaving U عمل یا مرحله بعداز بافتن است
prisere U مرحله سیر تکاملی ایجادنباتات در زمین
prophase U مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
reentry phase U مرحله دخول مجدد موشک درجو
job lot U مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
showdown U مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
systole U مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
stretch runner U تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
tabula rasa U مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
idiolect U طرزبیان و لحن سخن شخص در یک مرحله زندگی
to nip or crush in the bud U در نخستین مرحله رشد کشتن یا پایمال کردن
telophase U اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
driven U که هر مرحله اجرا مربوط به عمل خارجی است
cim U استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت
interrupts U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupting U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interlace U روش ساخت تصویر روی صفحه تلویزیونی در دو مرحله
generations U مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
generation U مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
quick stage U ان مرحله ازابستنی که زن جنبش بچه رادرزهدان خودحس میکند
phylesis U مرحله سیرتکامل وپیدایش نژادهای مختلف جانور وگیاه
disc U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
Recent search history Forum search
1 In this step that is all information in our hand, you are kindly requested to quote based on rough estimate price in this step.
2Once it's downloaded, please run the Kaspersky Malware Scanner software. This might take a moment and involve a few steps.
2Once it's downloaded, please run the Kaspersky Malware Scanner software. This might take a moment and involve a few steps.
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
0مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
0مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com